علم امام همانند علم ما نیست؛ زیرا انسانها معمولاً علومشان کسبی است و در محدوده حس و شهود است درحالیکه علم امام منحصر به عالم شهود و حس نیست، بلکه امام، عالم به غیب نیز هست؛ لذا بهراحتی و در کمترین زمان، از دعاها و خواستههای ما اطلاع پیدا میکند. سیدبنطاووس نقل میکند که شخصی طی نامهای به امام رضا علیهالسلام سؤال میکند: انسان دوست دارد که با امام خود برخی مطالب را بیان کند؛ چنان که دوست دارد با خدای خویش چنین مناجاتی داشته باشد. چه کنیم؟ حضرت در جواب فرمودند: «اگر حاجتی داری لبهایت را تکان بده، جوابت میرسد».[۱] یعنی اگر تنها زمزمه کنی و صدایت را هم کسی نشنود، من میشنوم.
برای توضیح این مطلب لازم است نکاتی را متذکر شویم:
الف. مأموریت امام از لحاظ زمان و مکان، بسیار گسترده است. او تنها امام زمین و زمان نیست، بلکه امام ملک و ملکوت است.
ب. مأموریت و تسلط امام تنها به ظاهر عالم ختم نمی شود، بلکه در برگیرنده ظاهر و باطن اجتماع و انسانها نیز هست.
ج. علم امام حضوری است، نه کسبی و حصولی؛ ما به دلایل متعدد (مذکور در کتب کلامی شیعه) معتقدیم که علم امام موهبتی الهی و (علم لدنی) است.[۲]
د. علوم الهی ویژگیهایی دارند که آنها را از سایر علوم ممتاز میکند:
۱. علم الهی روشن است و هیچ نقطه تاریکی در آن نیست؛ لذا در آن اختلافی وجود ندارد و چیزی به نام واضح و واضحتر در آن وجود ندارد.
۲. علوم الهی نزد انبیا و ائمه علیهمالسلام حاضر است؛ بنابراین آنان پاسخ هیچ پرسشی را موکول به آینده و مشروط به تأمل نکردند.
۳. علوم الهی نیازمند مقدمهچینی نیست؛ چون در آنها اختلافی دیده نمی شود. بنابراین بین انبیا و ائمه هیچ اختلافی وجود ندارد.
۴. علوم الهی نیاز به تجدید نظر ندارد، بلکه از همان ابتدا کامل است.[۳]
هـ. روایات به کیفیت علوم ائمه علیهمالسلام اشاره دارند:
۱. امام نسبت به هرچه درباره آسمان و زمین و بهشت و جهنم (تا قیامت) واقع میشود، عالم است و چیزی نیست که ائمه علیهمالسلام به آن علم نداشته باشند.[۴]
۲. جمیع علوم ملائکه و انبیا نزد ائمه علیهمالسلام موجود است و هر امامی تمام علوم امام قبل از خود را دارد.[۵]
۳. روایاتی داریم که دلالت دارند، بر اینکه ائمه علیهمالسلام بر همه احتیاجات و اعمال بشر و بر احوال شیعیان آگاهی دارند و حتی اگر بلا یا مصیبتی به آنان برسد آگاهند؛ یعنی به همه بلایا و منایا (زمان و کیفیت آنها) آگاه هستند؛ همچنین به آنچه در دل انسانها میگذرد.[۶] امام زمان در توقیعی که برای شیخ مفید رحمهالله فرستاده، چنین فرموده است: «انا نحیط علماً بانبائکم ولا یعزب عنّا شیئٌ من اخبارکم؛ همانا ما به همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از خبرهای شما بر ما پوشیده نیست».[۷] و اگرچه علم امام از ناحیه خداوند است، ولی بین علم خداوند و علم امام تفاوت وجود دارد؛ زیرا علوم الهی برای خداوند ذاتی و استقلالی است (علم غیب، ذاتی خداوند است). به عبارت دیگر، تنها کسی که ذاتاً و به خودی خود از غیب آگاه است، خدای سبحان است و این بدان معنا نیست که پیامبر، ائمه یا ملائکه به غیب علم نداشته باشند؛ بلکه علم دارند، ولی علم آنها ذاتی نیست، بلکه تبعی است و به خواست پروردگار است که عالم هستند.
پینوشتها
۱. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۰، ص ۱۵۵، ح ۴۲.
۲. تحقیقی پیرامون امامت عامه و خاصه، حبیبالله طاهری، صص ۸۵ ـ۷۶.
۳. بدایه المعارف، محسن خرازی، بحث صفات امام (علم امام).
۴. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۶، ص ۱۰۹.
۵. همان، ص ۱۵۹.
۶. همان، صص ۱۵۴ـ۱۳۲.